این روزهای پسرم
برای اولین بار،پسرم هفته گذشته در چهار ماه و ده روزگی اش، سر سفره نهار تونست غلت بزنه و با افتخار سرش رو بالا گرفت و بعد به قول مادرم به خاطر این پیروزی، تشکش رو بوسید. امروز هم دوباره برای این که بتونه باباش رو ببینه شروع کردن به غلت زدن. ولی دستش زیر تنش موند و به سختی در آورد. یکی از رفتارهای خیلی جالب این روزهاش، اینه که انگشت سبابه اش رو توی دهنش می کنه و شروع به مالیدن به لثه هاش می کنه. این صحنه از صورت اش فوق العاده است، مخصوصا اگر یک خنده قشنگ هم گوشه لبش باشه. امروز هم کلی با خاله اش، دالی بازی کرد و از ته دل خندید. این روزها پسرم خیلی مظلوم شده، نمی دونم شاید فهمیده مادرش خیلی کار داره.