امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

یادگاری روی لباسای بابا

1391/7/14 23:44
نویسنده : مامان،بابا
180 بازدید
اشتراک گذاری

امروز مطابق معمول جمعه ها قرار بود که شب برگردم تهران. عزیزم از صبح بیقرار بودی و گویا دل درد داشتی و ناراحت بودی. مامانی بهت شیر داد و گرفتن آروغ شما نیز بر عهده بابایی قرار داده شد. خدا بد نده هنگام آروغ زدن گویا شیرفلکه رو بازکردی و تمام لباسای بابا رو مزین به شیر کردی!!! موندم این همه شیر تو معده کوچولوی شما چطور جا شده بود! راستی مبلهای خونه مادربزرگت رو هم بی نصیب نگذاشتی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

ع
18 مهر 91 21:43
اوخ اوخ
اولین یادگاریتو رو لباس من گذاشتی عمه جون!جوری بود که هیچوقت فراموشش نمیکنم یه متر خط شیر کمرم رو مزین کرده بود


جات خالی عمه جونش الان آروغ اش که اون طوری نیست ماشاالله باید یک سری بری حموم
عمه جووووووووونش
18 مهر 91 21:44
ببخشید اون ع همون عمه جووووووووونشه
عمه جووووووووونش
19 مهر 91 11:23
ما پایه ی اون آروغاش هم هستیم