امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

و ناگهان چقدر زود دیر می شود.

1392/5/23 12:28
نویسنده : مامان،بابا
234 بازدید
اشتراک گذاری

انا لله و انا الیه راجعون «و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی،جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکونی، آغازی بی پایان را می سراید"

مادربزرگ مهربانم، خواهری داشت که سعی کرده بود بعد از فوت خواهرش، جای خالی را برای خواهر زاده هایش پر کند ولی درست بعد از 1سال و 10 ماه دوری خواهرش را تحمل نکرد و به او پیوست. درست به فاصله اختلاف سنی که دو خواهر داشتند و اکنون هر دو خواهر در گلزار شیخان در جوار شهدا و شیخ بزرگ میرزای قمی و در نزدیکی حرم آرام گرفته اند.

خداوند روحشان را قرین رحمت خود کند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

فاطمه (مامان محمدسجاد)
27 مرداد 92 11:17
خدا رحمتشون کنه و همنشین با حضرت زهرا (س). بزرگترا برکتن و وقتی رفتن قدرشونو می فهمیم.


دقیقا، مامانم اصلا باورش نمی شد چون فوتشون بر اثر سکته بود و فقط 5 ثانیه طول کشیده بود.
فتحیه
27 مرداد 92 21:54
تسلیت می گم عزیزم روحشون شاد


ممنون عزیزم
الهام (مامان امير حسين)
29 مرداد 92 1:49
روحشون شاد گلم
تسليت ميگم...


ممنون خدا رفتگان شما رو هم قرین رحمت خود قرار بده
مامان آبتین
1 شهریور 92 12:22
روحشون شاد!

تسلیت من رو بپذیرید...


خداوند رفتگان شما رو هم قرین رحمت خود کند