پسرم دیشب برای اولین بار سه قدم راه رفت، مستقل و بدون کمک کسی و یا چیزی. البته قبلا یک قدم تونسته بود راه بره ولی چند قدم رو دیشب برای اولین بار طی کرد. آفرین به پسر گل خودم. پنج شنبه هم (24 مرداد) برای بار دوم با پدرش رفت آرایشگاه ولی این دفعه بر خلاف دفعه پیش کلی گریه کرده بود و یکی از افراد اونجا مجبور شده بود امیرحسین رو بگیره تا بتونن موهاشو کوتاه کنند. ولی قیافه جالب و مردونه ای پیدا کرده. پسرم دیگه برای خودش یک کیف آرایشگاه هم داره که فقط مخصوص خودشه.