این روز ها- ده ماه و بیست روزگی
امیرحسین از دیروز به طور واضح به پدرش بابا می گوید، البته با تلفظ خودش و آن هم " ب ب با ب ب با" است.
دیشب هم که ساعت 12 از خواب بیدار شد، یاد گرفت که بای بای کند، همیشه یادش می دادیم ولی به این قشنگی انجام نداده بود و تازه یاد گرفته و همراه با آن می گه " ب بای".
بلند شدن و ایستادنش هم خیلی بهتر شده و از هر چیزی بلند می شه و می ایستد. حدود 1 دقیقه هم بدون هیچ کمکی می تواند ایستادنش رو حفظ کند.
کار جالب این روز هاش این است که خرس و یا قورباغه خاله اش رو توی تابش میذاره و سوار با روروئکش آن ها رو تاب می ده. البته دو سه بار هم سرش به تاب خورده و بعدش کلی گریه گریه و گریه کرده
دیگه هیچ جا هم امن نیست و به راحتی از روی تختمون پایین می یاد، یاد گرفته که پشتش رو بکنه و بعد پاهاش رو بذاره زمین و بیاد پایین.
پسرم روز به روز بزرگ تر و شیطون تر می شود و نگه داری اش هم سخت تر. خدایا تو همیشه پشت و پناهش باش