امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

آب و آتش

1392/5/20 1:34
نویسنده : مامان،بابا
469 بازدید
اشتراک گذاری

بلاخره بعد از مدت ها یه پارک با امیرحسین رفتیم. پارکی که فکر کنم مورد علاقه خیلی از بچه ها باشه، حداقل پسر من که خیلی خوشش آمده بود، اول که با تعجب به همه نگاه می کرد و دست و پا می زد ولی بعد از یک مدتی با باباش رفتن آب بازی و دیگه این جا اوج هیجان بود براش. درست نزدیک یکی از فواره ها بودن و وقتی آب باز می شد می خورد به صورت امیرحسین. نکته مهم این بود که برای امیرحسین لباس آورده بودم ولی بیشتر از این که پسرم خیس بشه، باباش خیس شد  و لباسی هم نداشت.

شیوه بازی به صورت عکس زیر بود، بیشتر امیرحسین هواپیما بازی توی یک هوای بارونی انجام می دادخنده

این هم پسر ما بعد از یک بازی درست حسابی، در حالی که خستگی امانش رو بریده بود.

همه چیز خوب بود فقط نتیجه این پارک رفتن این بود که امیرحسین وقتی وارد خونه شد، از خواب بیدار شد و تا ساعت 3:30 نگذاشت من هم بخوابم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فاطمه (مامان محمدسجاد)
27 مرداد 92 11:21
چه خوب. ایشالا همیشه به شادی و تفریح و خوش گذرونی با مامان و باباش باشه. لازم شد ما هم یه سر پسرمونو ببریم. آخه اونم عاشق آب بازیه.


وای آره حتما ببرید کلی ذوق می کنه ولی پیشنهاد می کنم برای باباش هم لباس اضافه ببرید.
الهام (مامان امير حسين)
29 مرداد 92 1:52
ووووووي نگو آب بازي كه دلم خونه!!
اگه تصميم داشتم برم آب بازي به جاي امير حسين بايد برا خودمو و باباش لباس ببرم!!
تجربه بشه براي شما هم!!


آره باباش که کلا خیس شده بود بیچاره جورابشو در آورده بود ولی بقیه رو که نمی شد باید هم طور خیس تحمل می کرد