امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

شیرینی زندگی ما

افطاری

1392/5/1 1:47
نویسنده : مامان،بابا
188 بازدید
اشتراک گذاری

امروز امیرحسین جز مهمون های افطاری آزمایشگاه سیستم‌های هوشمند اطلاعات  بود. طبق روند هر ساله، امسال هم یک افطاری توی آزمایشگاه مون برگذار شد و من و امیرحسین و باباش هم شرکت کردیم. همین که نزدیک دانشکده رسیدیم استادم و پسر کوچولوش( آقا کیان) رو جلوی در دیدیم، امیرحسین که کلی از دیدن کیان ذوق کرده بود.( تو اون جمع با اون همه آدم بزرگ، یه بچه دیده بود)

این اولین باری بود که پسرم آمده بود دانشگاه مامانشو از نزدیک ببینه و توی محیط دانشگاه کلی متعجب به همه نگاه می کرد. افطاری خوبی بود و برای من که به ندرت توی آزمایشگاه دیده می شدم، سبب خیر بود و باعث شد با بقیه بچه ها آشنایی پیدا کنم.

پسرم هم با کیان، هواپیما سواری کردن،کیان تو بغل من و امیرحسین تو بغل باباش، جالب بود، احتمالا هر کسی وارد می شد اولین چیزی که به نظرش می رسید گزینه مهدکودک بود نه یه آزمایشگاه.

اینم یه عکس از گل پسرم، روی صندلی لابی دانشکده( البته عکس های افطاری دستم نیست)

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

الهام(مامان اميرحسين)
3 مرداد 92 16:09
الهيييي
چه ژستي گرفته؟!؟
نماز روزه قبول باشه


ممنون عزیزم. قبول حق باشه.
مال شما هم قبول. ما و امیرحسین رو هم دعا کنید.
فتحیه
4 مرداد 92 23:21
ای خاله به قربونت، پا تپلی. ماشالله.


طفل معصوم
18 مهر 92 6:08
سلام فضولي نيست اگه بپرسم کدوم دانشگاه و کدوم گرايش درس مي خوني؟