برای پسرم
عزیز دلم! مدت ها است دنبال یک زمان می گردم تا از شیرین کاری های این چند وقتت برات بنویسم. ورود به شش ماهگی با کلی تغییر همراه بود. تازگی ها علاقه زیادی به گرفتن هر دو تا پاهات داری و همش سعی می کنی تا با دستات، پاهاتو بگیری و با آنها بازی کنی. اوایل فقط شلوارتو می گرفتی ولی الان، تلاشهات به ثمر رسیده و قشنگ مچ پاهاتو توی دستات می گیری.
علاقه زیادی هم به بازی با توپ داری. وقتی پسردایی های من میان اینجا، تو هم تند تند پاهاتو تکون می دی و دلت می خواد با اونها فوتبال بازی کنی
این هم عکس شما گل پسر با پسردایی های من!( قبل از رفتن به مهمونی)- البته بعد از گرفتن این عکس دوقلوها بلند شدن و شما رو همون طور گذاشتن، خوب شد نیفتادی.
چند وقته دندونات خیلی اذیتت می کنن و تو هر چی که به دستت می یاد رو به دندون می کشی، فقط به جای اینکه اونا رو تکون بدی، محکم سرتو این ور ،اون ور می کنی تا درد دندونات کمتر بشه. راستی امروز مامانی برات دندونی پخت. دستش درد نکنه.
توی این ماه علاقه زیادی هم به کتاب و کامپیوتر پیدا کردی.
ببین مامان فدات شوم، انگشتتو دقیقا گذاشتی رو موس.( توی این صحنه داری فیلم کوچیکی های خودتو نگاه می کنی)
برای اولین بار هم در حین جمع کردن اسباب ها، روروئک شما رو باز کردیم و برای اولین بار سوارش شدی. اول می خواستی همه جغجقه های رو بخوری ولی بعد یه مدتی با دقت بهش نگاه می کردی. مامان به فدات ایشالا خونه جدید برات بازش می کنیم دوباره
وقتی به البوم این ماهت نگاه می کنم همش پر از خاطرات شیرینه. زندگی ات پر از طراوت و شادابی